امام دوازدهم منجی موعود

محبت،معرفت، حرکت گامی به سوی ظهور

و آنکه دیرتر آمد (قسمت آخر)

دلم می خواست از شوق فریاد بکشم . صورتش را در حلقۀ دستانم گرفتند و در چشمانش خیره شدم .
گفتم : « احمد عزیزم ! دوست من . تو همان شیخی که درباره اش شنیده ام ؟ »
گفت : « من سال ها پیش شیعه شدم و باید بگویم که باز هم سرورمان را دیدم و گله کردم که پس کی یار مرا به من می رسانی که شکر خدا دعایم برآورده شد و حال تو اینجایی . »
چه می توانستم بگویم؟ پیشانی اش را بوسیدم و شکر کردم به درگاه خدایی که مرا قابل دانست و به راه حق هدایت کرد .



۰ موافق ۰ مخالف
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان